باسمه تعالی
درج شده در نشریه رویش
سال نو در رسوم مختلف، زمانی است برای آغازی دوباره، شروعی از یک تکرار، و آن را در این تکرار سال ها، به نکویی و میمنت یاد می کنند، و در هر قومی و منطقه ای زمانی دارد این سال نو، و ما آن را در بهار ارج می نهیم.
سال نو در واقع زمانی است از آغاز یک تاریخ ، یک زندگی و یک حرکت، که می تواند برای فرد فرد یک جامعه و برای یک جامعه (به عنوان موجودی مستقل از افراد آن)، نتیجه و مقصدی متفاوت را به همراه داشته باشد.
و این بهارِ زمین است؛
و بهار انسان چیست؟
آدمی را باید تا در بهار خود به جشن و پایکوبی بپردازد و این بهار را می توان در تمام فصول تجربه نمود و عمری طولانی یا کوتاه تر از یک فصل را برای آن تصور کرد.
و بهار آدمی چیزی نیست جز ارتباط او با معبود. هرگاه توانست خود را از هر آنچه غیر او رها کند و به او رساند، بهار او فرا رسیده.
البته برای رسیدن به این بهار زمانیست که شرایطی مطلوب تر از زمان های دگرست. و آن را به نام خود نامیده : رمضان.
یک ماه که گردش آن در ماه های سال نشانگر فرصتی است برای بهاری شدن در تمام فصول. و این آن چیزی است که شاید زمین هم به آن قبطه خورد.
و باید دانست که بهاری شدن و بهاری ماندن توصیه ای نه زمینی، بلکه آسمانی است
***
زیبایی هایی که این آیین در خود گنجانده ( صله رحم، صلح و صفا، شادی و...) را می توان به عنوان موضوعاتی پسندیده از دین دانست و بدان پایبند بود و ارج نهاد، و از نکات ناپسند این رویداد آیینی نیز نباید غافل ماند؛ و می دانیم که روز و روزهایی که در آن معصیت نباشد عید است.